سانس سیاست، سکانس سینما

متنی که می خوانید در روزنامه وطن امروز چهارده فروردین ۱۳۹۰ کار شده است: آن از سانس سیاست، این از سکانس سینما. آن از صندوق، این از گیشه. آن از لشکرکشی در کف خیابان، این از قشون کشی هنگام اکران. آن از داغ نفاق، این از ننگ قاچاق. آن از انگ تقلب، این از رنگ دغل. آن از دروغ و توهم، این از بایکوت و تخریب… کاش معاندان جمهوری اسلامی این همه در برابر رای و سلیقه اکثریت در سیاست و سینما، بی تحمل و خشن نبودند. کاش می شد فیلم سینمایی را روی پرده نقره ای نگاه کرد و نه سراپرده ای از سیاست، همراه با آدمهای عقده ای. کاش سالن سینما، دفتر حزب نباشد. کاش می شد بیننده هر فیلمی، خارج از فضای ۲ قطبی، به تحلیل و نقد فیلمی که دیده است، بپردازد. خوبی هایش را بشمرد و بدی هایش را بگوید. کاش بی تابی اصحاب سبز باعث نمی شد برخی خیال کنند “اخراجی های ۳” نماد نظام است و “جدایی نادر از سیمین” فیلم اپوزیسیون. کاش می شد بچه حزب اللهی هایی که به اخراجی های ۳ بیشتر از ۱ و ۲ نقد دارند، نقدشان را به گوش مسعود دهنمکی برسانند و کاش دگراندیشانی که “جدایی…” را علی رغم قصه خوب، بیش از حد غصه دار و سیاه و نابردبار می خوانند، دیدگاه خود را به اصغر فرهادی عرضه کنند… نه! اشتباه نشود؛ من اتفاقا هنر را اصلا جدا از سیاست نمی دانم و نمی خواهم. هنر وسیله ای است برای ابراز عقاید هنرمند که حتما بخشی از این عقاید، سیاسی است. من با این جمله که “چون مسعود دهنمکی متعلق به نیروهای حزب اللهی است، پس حق ندارد فیلم بسازد”، مخالفم. ما که ادعا نداریم در دین همه صاحب نظرند، اما فداییان مکتب هرمنوتیک، کاش سینما را ملک طلق خود نخوانند و مسعود دهنمکی را تحمل کنند. مسعود دهنمکی اگر چه از دل شلمچه و جبهه بیرون آمده است، لیکن سینمایش، چه از حیث مسائل فنی و چه از منظر محتوی، آرمان حزب الله نیست، اگر چه در همین چهارچوب تعریف می شود و چون در همین چهارچوب تعریف می شود، با استقبال بی سابقه مردم روبرو شده است. بچه حزب اللهی ها حق دارند سینمای مسعود دهنمکی را نقد کنند؛ خوبی ها و بدی هایش را گوشزد کنند، برادرانه حرف بزنند و منصف باشند و از یاد نبرند که دهنمکی در سینما تازه اول راه است و “اخراجی های ۳” سومین فیلم سینمایی اوست. هر اندازه که این حق برای قشر متدین و انقلابی جامعه محفوظ است، اهالی نقد و سینما از یک سو، و اپوزیسیون هنری نظام از سوی دیگر، حق بایکوت، تخریب، بنر پاره کردن، تهمت زدن به سلیقه مردم و قاچاق “اخراجی های ۳” را ندارند، چرا که همه این کارها بی اخلاقی است و با بدیهی ترین اصول انسانی ناسازگار است. چه آحاد جامعه به عنوان مردم از فیلم دهنمکی خوش شان بیاید، چه من به عنوان بچه بسیجی نسبت به این فیلم، نقطه نظراتی مثبت و منفی داشته باشم و چه به دنبال قاچاق فیلم “اخراجی های ۳” باشم تا جلوی فروشش را بگیرم… آری! با همه این چون و چراها باید ۲ نکته را معترف بود؛ نخست اینکه سینمای ما به شدت به مسعود دهنمکی بدهکار است و دیگر اینکه اتفاقا با تعریف دگراندیشان از سینما “اخراجی های ۳” فیلم خوبی است. مهم نیست، مسعود دهنمکی بلد است پیپ بکشد یا نه. مهم نیست موهایش تا شانه نمی رسد. مهم نیست اهل فیگور نیست. مهم نیست مثل اهالی هنر دک و پز ندارد. مهم نیست موهایش را بغل شانه می کند. مهم نیست جمع کثیری از بازیگران سینما را به بازی در فیلمی علاقمند کرده که خروجی اش به نفع نظام است. مهم نیست فیلم های او از حیث قصه گویی ضعیف است. مهم نیست من نوعی از کدام زاویه منتقد او هستم. مهم نیست واقعا درد تعهد دارم و یا مرض حسادت. هیچ کدام اینها آن اندازه اهمیت ندارد که اعتراف کنیم سینمای امروز با آن همه دک و پز و موی بلند و سیگار برگ و شلوار لی و پیرهن دکمه باز و ساز و آواز و صد دست آفتابه و لگن، به مسعود دهنمکی، سردبیر سابق نشریات شلمچه و جبهه، به این بچه بسیجی کربلای پنج و کربلای رنج، به این بچه هیاتی از اساس بدهکار است. اگر اخراجی های دهنمکی نبود، سینما و اصحاب سینما تا مرگ کامل فاصله ای نداشتند. اصولا فیلمی که دیده نشود، خوب و بد بودنش حتی اگر مهم باشد، اما بی تاثیر است. خوش مان بیاید و یا بدمان بیاید، مردم با سالن های سینما قهر بودند و دهنمکی با اخراجی ها مردم را دوباره به سالن های سینما کشاند. آن پیرمردی که در گوشه سینما بوفه دارد، آن کتاب فروش خیابان انقلاب که “چپ” است، آن آبمیوه فروش و آن صاحب کافه و اغذیه خوب می دانند که من چه دارم می گویم. این جماعت به چیزی که گفتم، معترف اند که اخراجی ها چرخ اقتصاد سینما را دوباره چرخاند. با این همه چرا ارباب سینما و اصحاب اپوزیسیون این همه با اخراجی ها نامهربان اند؟… اینجاست که باید از نقد سینمایی، به تحلیل سیاسی پرداخت و به جای لنز از بنز سخن گفت. به همان دلیل که در میدان سیاست، احمدی نژاد برای ارباب قدرت و اصحاب ثروت، وصله ای نچسب بود، دهنمکی هم گویی با دوربینی که روی دوش خود گذاشته است، وارد منطقه ممنوعه شده. اگر در سیاست، آقازاده ها خود را متولی می دانند، سینما هم برای عده ای حکم دکان را دارد و خوش شان نمی آید یکی خارج از حلقه تنگ و تاریک محفل شبانه خودشان -آن هم کی؟… مسعود دهنمکی!- بیاید و کاسبی شان را خراب کند. اخراجی ها اگر هجو باشد، هجوآمیزتر از سینمای عشق های مثلثی نیست. اگر جلف باشد، لوس تر از فیلم های زرد نیست. اگر هتاکانه باشد، توهین آمیزتر از فیلم “فرزند صبح” نیست… و اما اخراجی ها در سینمایی که اصحابش مدام دم از مردم و گیشه و سلیقه مخاطب و مخاطب محوری می زنند، حتما فیلم فاخری است. اگر تعریف سینما چرخیدن بر اساس ذائقه مردم و کسب رضایت توده ها باشد، اخراجی ها بی رقیب است. اگر سینمای خوب، بنا به ادعای روشنفکران، سینمایی درآمدزاست، دهنمکی بهترین کارگردان سینمای ماست… ولی چون مسعود، نه فقط روشنفکر نیست، که روشنفکری را ناسزا می داند، باید فیلمش قاچاق شود. باید بنر فیلمش پاره شود. باید تحریم شود. باید به مردم گفت: این فیلم را نبینید. باید به او فاشیست گفت. باید تخریبش کرد… و اگر با همه این کارها باز هم “اخراجی های ۳” فروش خوبی داشت، باید باز هم ادعای تقلب را مطرح کرد و اینکه عده ای را از شهرستان ها با اتوبوس به سینماهای تهران می آورند و…! بگذریم که دیروز یکی از سایت های اینترنتی منتسب به روشنفکران نوشته بود: “کسانی که “جدایی…” را رفته اند و دیده اند، از اقشار تاثیرگذار جامعه هستند و پولی که بابت بلیط می دهند، تا نخورده است”!… با این همه علاقه من به مسعود دهنمکی -و نه اخراجی ها!- دلیل نمی شود دیدن فیلم اصغر فرهادی را بر دیگران حرام کنم و تحریم کنم و تخریب کنم و پاره کنم و فحش بدهم و قاچاق کنم و… طرفه حکایتی است: اصغر فرهادی در لایه های پنهانی فیلمش که خود هم تلویحا به آن اشاره کرده، قائل به “نسبیت اخلاق” است، اما در مصاحبه با ویژه نامه های نوروزی، آنجا که به بازتاب فیلمش میان تماشاگران اشاره می کند، معترف است که بیننده پیام فیلم را نگرفته و در همه جا حتی اکران خارج از ایران، دروغ را در هر صورتی بد می داند و اخلاق را نسبی نمی خواند… باورم هست: نه “جدایی…” آنقدر که بالاترین و فیس بوک ادعا می کند، ضد نظام است و نه “اخراجی های ۳” سینمای موعود انقلاب اسلامی. اپوزیسیون اما با این ادعا، هم به مسعود دهنمکی خدمت کرد و هم به اصغر فرهادی، خیانت. حالا باید به حضرات اپوزیسیون گفت: به جای گفتمان اکثریت-اقلیت بروید برای زندگی تان سناریو بنویسید!  

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. فاطمه می‌گوید:

    سلام
    ممنون از نقد خوبتون،حرف دل منو زدید
    موفق باشید و امیدوار که: فان حزب الله هم الغالبون

  3. صبا می‌گوید:

    به حضرات اپوزیسیون : ” بروید برای زندگی تان سناریو بنویسید!”

  4. سیداحمد می‌گوید:

    مطلب بسیار خوبی بود، کاملا منصفانه، مثل همیشه.
    ممنونم داداش؛
    البته مسلما آقایانی که ادعای روشنفکری دارند پاسخی برای این مطلب ندارند!

    نکته جالب در این قضیه اینجا بود که حامیان جنبش لجنی تهدید به آتش زدن سینماهائی که “اخراجی های ۳” را اکران کند، کرده بودند!

    این هم روشنفکره ما داریم؟؟؟!!!

  5. سیداحمد می‌گوید:

    یه پیام “بی زرگانی”

    ساعت۰۰:۳۳
    تعداد افراد آنلاین: ۳۶ نفر

    ماشالله…
    داداش حسین بی همتای بسیجیها فـــــــــــدائی داری…

  6. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    سلام بر حسین*

  7. il,kd ;i aa jh nhnha nhvi می‌گوید:

    سلام علیکم
    جناب مبصر اینها قرار بود ۱۳ فروردین هم چمن آتیش بزنن 😀 سینما آتیش زدنشون پیش کش . البته جیگرشون خیلی وقته که آسیب دیده .
    واقعا متاسفم که روشنفکر نماها سیاستی بس کثیف رو اتخاذ کردند . البته زیاد بد هم نشد ماهیت کثیفشون بیشتر از پیش نمایان شد .
    به کوری چشم همه اونهایی که نمی تونند ببیند فردا بعد از ظهر انشالله با اهل منزل کلهم اجمعین میریم این فیلم رو می بینم . البته روی پرده ی سینما ، نه در خانه
    یاعلی

  8. ف.طباطبائی می‌گوید:

    سلام داداش حسین. تیزبینی و موقعیت شناسیه شما همیشه ستودنیه. با این بخش از متنتون کاملا موافقم: (باورم هست: نه “جدایی…” آنقدر که بالاترین و فیس بوک ادعا می کند، ضد نظام است و نه “اخراجی های ۳″ سینمای موعود انقلاب اسلامی. اپوزیسیون اما با این ادعا، هم به مسعود دهنمکی خدمت کرد و هم به اصغر فرهادی، خیانت.)
    البته کل مطلب عالی بودها. موفق و مؤید باشید.

  9. سیداحمد می‌گوید:

    با عرض معذرت از داداش و دوستان!

    ما که در وحشی بودن این جماعت روشنفکر! شکی نداشتیم، شکر خدا هر روز بیشتر از قبل این صفتشون نمایان میشه!

    ##########################
    داداش حسین یه حرفی تو دلم مونده که البته ارتباط خاصی با این متن نداره، با اجازه میگم، اگه صلاح دونستی تائید بشه و اگر نه که هیچ!

    خدا اکبر رفسنجانی را با یاور خدوم و برومندش میرحسن موسوی که خدمات شایسته ای به اسلام و انقلاب و میهن اسلامی مان کردند!!! محشور بفرماید.

    الهی آمیـــــــــن

  10. صبا می‌گوید:

    هرچند که من اخراجی های ۱و۲را نرفتم سینما ببینم (البته در منزل از راه شرعی دیدم) ولی این یکی را فردا که کلاس دارم، پس فردا میرم می بینم.

    راستی قابل توجه دوستان ناراضی” پاییتخت”تموم شد .”داداش”

  11. صبا می‌گوید:

    ببخشید !ان شاءالله یادم رفت بنویسم.

  12. به جای امیر می‌گوید:

    لؤلؤ (گفت و شنود)

    گفت: حاکمان آمریکایی بحرین، نماد میدان «لؤلؤ» را تخریب کرده و از بین برده اند.
    گفتم: حق دارند، چون میدان لؤلؤ برای آل خلیفه به لولو تبدیل شده بود.
    گفت: وزیر خارجه حکومت آل خلیفه گفته است؛ این میدان یادآور خاطرات تلخی برای مردم بوده است!
    گفتم: خاطرات تلخ برای مردم یا دربار آمریکایی آل خلیفه؟!
    گفت: البته مردم بحرین هم گفته اند حاکمیت آل خلیفه را به زیر می کشند و به زباله دان تاریخ می اندازند.
    گفتم: دانش آموزی برای این که به مدرسه نرود دعا می کرد معلمش بمیرد. وقتی این ماجرا به گوش معلم رسید، او را صدا کرده و گفت؛ دعا کن بابات بمیره، چون اگر معلم بمیرد، یک معلم دیگر جای او را می گیرد اما اگر پدرت بمیرد دیگر کسی نیست که تو را به مدرسه بفرستد.

  13. قاصدک منتظر می‌گوید:

    (کاش می شد فیلم سینمایی را روی پرده نقره ای نگاه کرد و نه سراپرده ای از سیاست,
    همراه با ادمهای عقده ای.ای کاش سالن سینما, دفتر حزب نباشد.کاش می شد بیننده هر فیلمی,خارج از فضای ۲قطبی ,به تحلیل ونقد فیلمی که دیده است, بپردازد.)

  14. ن.بهادری می‌گوید:

    چقدر جالب. تحریم آنها چقدر هم جواب داد. اخراجیها تا آنجا که اطلاع دارم حدود ۳ برابر بیشتر فروش کرده.راستش فکر می کنم آنها با این تحریم ها و حرفهایشان به شعور مخاطبان توهین می کنند.البته مردم نشان دادند، حرفشان باد هواست. ممنون از نقد خوبتان

  15. میلاد پسندیده می‌گوید:

    برای بخش دوم از کامنت چهارم سید احمد: آمین یا رب العالمین

    و برای متن زیبای شما: آفرین

  16. مهدی آنتی گرین می‌گوید:

    منورالفکر نماهایی که با قاچاق فیلم اخراجیهای ۳ گل طلایی به دروازه خودی را زدند دیگر حرفی برای گفتن نگذاشتند و مشخص شد که قاچاقچیان فرهنگی این مرز و بوم از چه قماشی هستند به خصوص که با قاچاق نشدن قهوه تلخ معلوم شد که چه کسانی شعار مخالف من سر می دهند و چه کسانی با پرهیزکاری به این شعار عمل می کنند.

  17. طاهره نعمت اللهی می‌گوید:

    به شدت موافقم به این میگویندیک نقدمنصفانه وبه جاراستی فردا۱۵فروردینه هاداداش حواستون هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  18. پیام فضلی می‌گوید:

    سلام و خداقوت داش حسین-
    بسیار منصفانه و بجا بود این متن تان.
    بخصوص “باورم هست: …” آخر قلم تان.
    یاحق-

  19. صدرا می‌گوید:

    به نظرم ده نمکی در ساخت این فیلم بسیاری از احکام اسلامی را زیر پا گذاشته است که به دلیل برخورد سیاسی با این فیلم بسیاری از بچه های مذهبی نیز به این مساله اعتراضی نمی کنند در ادامه به چند نمونه اشاره می شد.

    ۱٫ پخش موسیقی های مبتذل با صدای بسیار بلند در این فیلم. به نظر می رسد اگر سوسن خانم یا همه چی آرومه یا هر موسیقی دیگری حرام است برای همه و در همه ی زمان ها حرام است و اینکه این فیلم را ده نمکی ساخته و یا در آن به دنبال بیان برخی از مفاهیم ارزشی است سبب حلال شدن آن نمی شود.

    ۲٫ درست است که پخش موسیقی وبرخی از جاذبه های بصری فیلم را برای برخی از جوانان جذاب تر می کند و آنان را به سینما می کشاند اما ده نمکی باید تکلیفش را با خودش و خدای خودش روشن کند آیا جذب بیننده به هر قیمتی درست است حتی اگر قیمت آن زیر پا گذاشتن احکام اسلامی باشد.

    ۳٫ در بسیاری از دیالوگهای این فیلم، بسیاری از خط قرمز های اخلاقی رعایت نشده تا حدی که امکان دیدن آن با اعضای خانواده وجود ندارد .

    ۴٫ لودگی های بیش از حد در این فیلم برای جذب مخاطب عام سبب شده که آن را از زمره ی فیلم های فاخر خارج کند.

    در برخی از فیلم ها مانند برخی از فیلم های حاتمی کیا انسان می داند که پشت هر دیالوگ و هر نمادی که در این فیلم به کاربرده شده یک فکر است فیلم یک داستان منسجم دارد و یک مبنای محوری که بر اساس آن داستان شکل گرفته است اما در فیلم ده نمکی اکثر نمادها و دیالوگ ها منفعل از جامعه است و تفکر عمیقی پشت آن نیست داستان فیلم نیز منسجم نیست و نویسنده به دنبال آن است تا چندین داستان مختلف را در یک داستان بگنجاند که این سبب پراکندگی فیلم نامه می شود.

  20. ستاره ی ماه می‌گوید:

    سلام
    اینو یادت رفت بنویسی آقای قدیانی :
    یکی دیگه از سایت های متعلق به این فتنه گران (کافه سینما) با افتخار فروش کمی !
    بیشتر فیلم جدایی رو به نسبت اخراجی ها در سینما های شمال شهر تهران !! تیتر کرده بود . البته منظورش از سینما های شمال شهر فرهنگ و آزادی بوده! !
    آخه اینم مگه رایه که پزش رو می دید؟ در ضمن همه می دونن که سینماها در محدوده ی مرکزی شهر خیلی بیشتره ولی افتخارا این جماعت که دیگه هیچی براشون نمونده هم دیگه نخ نما شده.
    البته ما که رفتیم فرهنگ و از همه تیپی واسه دیدن اخراجی ها اومده بودند و عکس العمل همه هم مثل هم بود.

  21. مهدی می‌گوید:

    عالی بود
    در همین مورد حرف دلی نوشتم که اگر سر بزنید خوشحال می شوم

  22. ناشناس می‌گوید:

    نازقلمت

  23. چشم انتظار می‌گوید:

    این سیداحمدعزیزهم خیلی کلکه همیشه باداداش حسین هماهنگ می کنه که بعدمتن هااولین نفرباشه این یه نوع رانت کامنتیه دیگه البته خداییش مبصری هم کارسختیه که سیداحمدتاحالاخوب ازپسش براومده باریکلا

  24. چشم انتظار می‌گوید:

    نظر ابوالقاسم طالبی هم جالب وخواندنی است :
    ابوالقاسم طالبی که این روزها مشغول امضای قراردادهای فیلمش در مورد انتخابات۸۸ است، گفت: کسانی که این کار را کردند -با هر عقبه و هر ادعایی، چه خوش‌شان بیاید و چه بدشان بیاید- تروریست فرهنگی هستند و کسانی که به این ترور تشویق کردند و یا مسرورند به آن، بدانند که تروریست‌ها همیشه اسلحه‌شان به یک سمت نیست. فردا پول بیشتری می‌گیرند و اقدام‌شان به سمت دیگری است.

    وی تاکید کرد: اگر جو تروریستی شود، آثار آنها هم مورد ترور قرار خواهد گرفت و سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. اساساً این نوع برخورد، سینما را از حیز انتفاع خواهد انداخت. به قول حضرت حافظ: من ارچه در نظر یار خوار شدم/ رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند/ چو پرده‌دار به شمشیر می‌زند همه را/ کس مقیم حریم حرم نخواهد ماند

    منبع : رجانیوز

  25. il,kd ;i aa jh nhnha nhvi می‌گوید:

    سلام علیکم
    الوعده وفا .
    ما خانوادگی الان از سینما برگشتیم . جدا” به آقای ده نمکی تبریک میگم . این فیلم محشششششششششششششره . هم اشک بود هم لبخند.
    به اونهایی که فرصت نکردند این فیلم رو ببینند توصیه میکنم برنامه ریزی کنند و از دیدن این فیلم غافل نشن . من که بسیار زیاد لذت بردم .
    فرصت کنم یکبار هم با دوستانم میرم انشالله .
    یاعلی

  26. il,kd ;i aa jh nhnha nhvi می‌گوید:

    یادم رفت بگم :
    آقای قدیانی از شما هم ممنونم که با نوشتن این پست مولد انرژی شدید برای من . از خیلی وقت پیش میخواستم برم این فیلم رو ببینم اما با خوندن این پست دیگه درنگ جایز نبود .
    خیلی ممنونم از شما

  27. حامد توکلی می‌گوید:

    دیشب نه برای کل کل با “جدایی نادر…” بلکم برای “اخراجی ها” رفتم و “اخراجی ها ۳” رو دیدم.
    خندیدم کلی هم گریه کردم.
    “جدای نادر…” رو هم انشا الله میرم میبینم برای اینکه اصغر فرهادی رو قبول دارم برای اینکه یه جورایی با این سه گانه ی دروغش حال میکنم با این اخلاقییات نسبیش حال میکنم.
    مهم نیست عقیده هر کسی چیه من مخالفم رو زیر سوال نمی برم.
    ولی ولی ولی…
    معاند رو زیر کفشام له میکنم.

  28. یک بنده خدا می‌گوید:

    حرف دل من را زدی داداش!
    نه ان آنی است که من اخمی کنم لاجرعه لاجرعه!
    نه این اینی است که من غوغا کنم بشاشه بشاشه!

  29. یک بنده خدا می‌گوید:

    البته صحبت شما این بود که باید جدای از جبهه بندی فیلم ها رو دید و معایب و محاسنش رو تشخیص داد…می فهمم ها!

  30. سندس می‌گوید:

    پرمخاطب ترین فیلم سینمایى «اخراجىها» پربیننده ترین سریال تلویزیونى«یوسف پیامبر»پرفروش ترین کتاب«د ا» پرتیراژترین روزنامه«کیهان» پربازدیدترین وبلاگ«قطعه٢۶»و…سبزهاباسرعت نورهم بدوئن حالاحالاهابه گردپاى بسیجیانمىرسن.

  31. پیام فضلی می‌گوید:

    مجلس ختم (گفت و شنود)

    گفت: پیام تسلیت آقای هاشمی رفسنجانی به مناسبت درگذشت مرحوم حاج میراسماعیل موسوی، با استقبال گسترده و ذوق زدگی گروه ها و جریانات ضد انقلاب روبرو شده است.
    گفتم: یعنی چه؟! خب! آن مرحوم شخص مومن و متدینی بود و پیام تسلیت به مناسبت فوت ایشان عیب و اشکالی ندارد که گروه های ضد انقلاب را ذوق زده کند؟!
    گفت: ذوق زدگی آنها به خاطر این است که آقای رفسنجانی در این پیام تسلیت، از میرحسین موسوی و زحمات!! او تقدیر و تشکر کرده است! آنهم به طور ویژه!!
    گفتم: ولی وطن فروشی و خیانت میرحسین موسوی برای همه ثابت شده است، چرا آقای هاشمی از این مامور نشان دار و ستون پنجم آمریکا و اسرائیل تقدیر کرده است؟!
    گفت: چه عرض کنم؟! آقای هاشمی در جریان فتنه ۸۸ هم چندان بی طرف نبود و از میرحسین موسوی و سایر سران فتنه حمایت می کرد.
    گفتم: در مجلس ختمی که برای یکی از اهالی محل برپا شده بود، واعظ مراسم به بهانه تقدیر از شخص متوفی، از خودش تعریف و تمجید می کرد، یکی از حاضران که حوصله اش سر رفته بود از جا بلند شد و خطاب به سخنران مراسم گفت؛ بالاخره ما نفهمیدیم که شما فوت کرده اید یا آن مرحوم؟!

    —————
    خیلی وقت بود گفت و شنود نذاشته بودیم!

  32. درست فرمودید:

    نه “جدایی…” آنقدر که بالاترین و فیس بوک ادعا می کند، ضد نظام است و نه “اخراجی های ۳″ سینمای موعود انقلاب اسلامی. اپوزیسیون اما با این ادعا، هم به مسعود دهنمکی خدمت کرد و هم به اصغر فرهادی، خیانت.

  33. سید رضا می‌گوید:

    موافقم

  34. نفیسه می‌گوید:

    سلام
    من بعضی جاها با نوشته های سایت شما مخالف بودم… بعضی وقتا هم نظر مخالفمو دادم… شما هم نامردی نکردین و منتشرش نکردین! :دی
    ولی این عالی بود… به امید فیلم های ارزشی ساخته کارگردانهای انقلابی و دلسوز نظام که با جرات و افتخار بشه از ارزش هنریشون هم دفاع کرد
    ایندفعه نظرمو منتشر نکنین …
    به دفعه های قبلی یه دونه اضافه می شه :دی

  35. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    سلام به همه دوستان
    کلا عرض کنم خدمت شما که جدایی و نادر رو توی جشنواره دیدم ، فکر می کنم به خاطر سر و صدایی که فیلم ” پایان نامه ” ساخته حامد کلاهداری به پا کرد و آقایون سبزی فروشها از نوع لهیده لجشون در اومد ، اخراجیها هم یکی دو روز آخر چند تا اکران محدود داشت و خودش رو از بخش مسابقه کنار کشید ، مسابقه مهم نیست مهم اینه که پوز آقایون به اصطلاح روشنفکر و کشته مرده هنر هفتم و با دک و پز هنر و هنرمندی ! به زمین مالیده شد و به قول داداش حسین مسعود خان دهنمکی با اخراجیهای خودش نگذاشت که سالنهای سینما از این مملکت اخراج بشن و بازهم خلق الله رو به سینما کشوند و نشون داد می شه فیلمی هرچند کمی تا قسمتی ضعیف و قابل نقد ولی با موضوع دفاع همیشه مقدس ساخت و مردم رو راضی کرد.
    حالا آقایون هرجور که می خوان برای شکست اخراجی های ۳ تلاش کنند اجرشون با کاهنان معبد آمون …

  36. .... می‌گوید:

    نقد منطقی ای بود اما اگه بخوام احساسم و بگم هم ار جدایی بدم اومد هم از اخراجی های ۳٫ منکر نقاط +ی که تو هر ۲ فیلم هست نمی شم اما اصلا از ده نمکی انتظار همچین فیلمی نداشتم ۱ ذره حیا …اون چه طرز نشون دادن جانبارا بود و نوحه خونی و مسخره کردن؟ برا خندوندن مردم که نباید همه چیزو به لودگی گرفت ذه نمکی احترام حفظ نکنه ار کی انتظار داشته باشیم؟لوس بازیایی هم که زنا در می آوردن و …. آدم حتی حقیقت رو هم اگه شرم آور باشه نباید نشون بده حرمتا باید حداقل اگه حفظ نمی شه توسط آدمای محترم حفظ شه.قبلا تصورم این بود که ذه نمکی آذم محترمیه.مساله ی دیگه تصنعی بودن فیلم بود.کلا فیلم سرگردون و بذون عمق معنایی لازم و “شعارگونه” بود.اما اصل ایراذ فیلم همون نوحه خونی و اینا بوذ و مسخره کرذن جانبارا. تیکه آخرشم برای اینکه خوذشو به بسیجیا بچسبونه و شعار بسیجی بوذن بذه اون طوری تموم کرد.من با این فیلم گریه کردم.
    توی جدایی هم طبق معمول مذهبیا ۱ مشت…. بودن قرآن انگار مثلا توپ باشه البته اگه بی احترامی به توپ نشه،به عنوان مثال گفتم.نمونه ی کامل فیلمایی بوذ که غیرت رو مسخره کرد و همچنین کل دین رو .ثانیه ای ۳ ذفعه قسم به امام میخوردن و کلا ارمغان فیلم القای حس ناامیدی ای ناگزیر و این که ذیگه همینه که هست ذرست نمی شه،بوذ .شاید من خیلی بدبین باشم اما بالاخره ناخودآگاه آدم تاثیر می گیره.برخلاف نقدهای فیلسوفانه که رفتارهای متنافض رو توجیه می کنه و منظور اصلی فیلم می ذونه به نظر من تا این اندازه متناقض رفتار کردن بیشتر جنبه ی “هنری” ذاره تا حقیقی آذم جامع اضذاذ می تونه باشه اما جمع تناقضات “ذر آن واحد” نه.طبق عقیده ی این فیلم حتی ۱ فرشته هم گرگه .بایذ باشه چون تو این جامعه بایذ “نترسیذ و ایستاد” تو جنگل بایذ طبق قانون جنگل زندگی کرذ
    باید خدا رو شکر کنی که ذاره خوابم می بره وگرنه هنوز می نوشتم

  37. عبداللهی می‌گوید:

    باسلام ونقد بسیار خوبتان.پیام۱۰ دقیقه اخراخراجیهابسیار خوب وقوی بود وخصوصا شعر اخر ان وعلی الخصوص بیت ومصرع اخرولی متاسفانه درخروجی سینما فرهنگ رازود بازکردندوعده ای این پیام قوی راازدست دادند.

  38. عبداللهی می‌گوید:

    ایمیل خاصی ندارم.

  39. فدای رهبر می‌گوید:

    سلام داداش
    دنبال این مطلبتون می گشتم.نصف خونوادمون رفتن فیلم رو دیدن.بقیه هم انشا ا… قراره امروز بریم ببینیم.می گن کاچی بهتر از هیچی!!!تو این دنیای وحشتناک سینما ،بودن یه همچین فیلمایی واقعا غنیمته و البته انشاا..این کارگردان عزیز با توجه ویژه به نقدهای خوب منتقدان دلسوزش هر روز بهتر از گذشته باشه.
    ممنون که هستید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.